گزارش ان سفر

http://mojepishro.blogfa.com/post-280.aspx

با برآوردن آرزو های

 

کودکان دانش آموز سوخته روستای درود زن مرودشت  

 

ما با كوله باري از لبخند باز گشتيم

 

 

بنام خدا

 

 

 

 

 

وقتي شادي زورش به عضلات ذوب شده از آتش جهل و ناداني مي رسد و لبخند را بر صورت دخترك مهمان مي كند ديگر هيچ خستگي از چند هزار كيلومتر سفر را در وجودت حس نمي كني.

 

         

 

بعد از آنكه از روستاي درود زن به سوي بندر جاسك راه افتاديم فكر نمي كرديم كه سه روز بعد دوباره به انجا باز خواهيم گشت طبق برنامه از پيش طراحي شده مي بايد از روستاهاي استان هرمزگان در منطق جاسك و بيابان سيريك بازديد مي كرديم و سپس براي ديدن مدارس كپري استان هرمزگان به سوي چابهار و زاهدان راهي شده و از طبس به سوي تهران باز مي گشتيم.

اما دو تماس تلفني از بچه ها درود زن كه سراغ آرزو هاشون رو مي گيرند به ما ياد آوري مي كند كه براي قلبهاي كوچك اين كبوتران ، منتظر شدن تا بيست و پنج اسفند كه به آنها قول داده ايم كه باز خواهيم گشت زماني خيلي طولاني است.

بنابراني تصميم مي گيريم برنامه را تغيير دهيم و بعد از ديدار از اخرين مدرسه اي كه برايمان نامه فرستاده است در شهر جاسك از استان هرمزگان  براي كوتاه كردن زمان انتظار هشت قلب كوچك به سوي روستاي درود زن مرو دشت ، هزار كيلومتر باز گرديم !

 

در بازگشت از جاسك به شهر بندر عباس كه مي رسيم سراغ اسباب بازي فروش هاي بازار قديم را مي گيريم و راهمان پس از چند مغازه به مغازه خانم گلستاني منتهي مي شود از بين چند اسباب بازي فروشي كه ديدن كرده ايم مغازه خانم گلستاني اسباب بازي هاي متنوع تري دارد. برايش از آرزو هاي بچه ها كه گفتيم دو سايز عروسك خرسي ( شاسخين ) به ما نشان داد و وقتي از روي دوربين فيلم برداري تصاوير بچه ها را به اون نشان داديم به ما پيشنهاد كرد كه سايز متوسط را برداريم كه بچه ها بتوانند با آن بازي كنند عروسك هاي  آواز خوان باربي  هم  با راهنمايي ايشان انتخاب شد دو باربي بزرگ و زيبا ! زمان حساب كردن خانم گلستاني هم مي خواهد كه او هم با ما همراه باشد و قيمت فروش عروسك ها را به قيمت خريد خودش حساب ميكند . از او تشكر مي كنيم و نزديك ظهر از بندر عباس به سوي شيراز به راه مي افتيم تا شب را در شيراز بخوابيم و صبح دوچرخه ها را بخريم دوچرخه هاي دنده اي يكي آبي و يكي قرمز.

 

ساعت دو بعدالظهر است كه به روستاي درود زن مي رسيم و با كمك يكي از بچه هاي روستا بنام محمد به در خانه هاي بچه ها مي رويم .

خانه ها را تك تك مي يابيم و در مي زنيم و در هزار لبخند غرق مي شويم .

زمان را گم كرده ايم و به لحظه اي به در اخرين منزل مي رسيم !

 

 

 

و با رسيدن هشتمين آرزو به دست رضا

نهمين آرزو هم كه آرزوي ما بود يعني براوردن اين هشت آرزو به حقيقت مي پيوندد

 

                   

 

هفت روز سفر جاده اي

تهران / قم / كاشان / اصفهان / درود زن / شيراز / بندرعباس / ميناب / بيابان سيريك / جاسك / ميناب/ بندر عباس / لار / جهرم / شيراز / درود زن / اصفهان / تهران

چهار هزار و چهار صد كيلومتر جاده و ديدار از سيصد روستا

و بازديد از مدارسي كه امكاناتشان از انگشتان يك دست هم فراتر نمي رفت

نتيجه همراهي و همدلي تمامي همراهان موج پيشرو براي براوردن هزار آرزو كودكان ايران زمين بود

 

ما در اين سفر كتابخانه يك مدرسه و لوازم ورزشي مدرسه اي ديگر را خريداري و تحويل داديم و براي هشت كودك بي سرپرست نيز هدايايي  را خريداري و تحويل نموديم

 

از بين مدارسي كه در طي اين سفر از بين حدود سيصد روستا بازديد كرديم چند مدرسه كه در دورترين مناطق و محروم ترين استان هاي كشورمان است را براي براوردن ارزو هاي كودكانشان انتخاب نموده ايم تا با خريد كتاب براي كتابخانه هايشان و لوازم ورزشي بتوانيم در براوردن آرزو هاي آنان شريك باشيم .

از تك تك شما عزيزان كه با ما همراه بوديد متشكريم

 

مهندس عليرضا سعيدي / فائزه جنيدي

موسسين موج پيشرو

 

 

 

 

               

.

.

 

 

 

 

                 

 

 

 

 

      

 

 

 

 

              

 

.

۰

.

 

       

.

.